قصد دارند یه جوری به من کمک کنند،خیلی دوستم دارند ولی حرفهایی که میزنند یا جملاتی که بکار میبرند اون چیزی نیست که بتونه به من کمک کنه .
خوب تقصیری هم ندارند، نا آگاهند مثلاْ میگند : حق با توست ـــ حیف تو ـــ پای درددل دیگران بشین اونوقت میبینی که مشکل تو چقدر کوچکه!!! ـــــ بالاخره یه روزی سرش به سنگ میخوره ـــ از همه بدتر اینه که میگند فرض کن تو همسر یه شهیدی!!! مجبوری خودت به تنهایی دو تا بچه رو بزرگ کنی و یه زندگی را اداره کنی.
من هم حوصله بحث کردن ندارم،دوست ندارم بی احترامی کنم چون مطمئنم قصدشان کمک به منه. اما ... چه جوری بگم؟؟؟؟ با حرفهایشان بد جوری روی مخ من راه میرند.
چیزی که من نیاز دارم این نیست . من راضی نیستم که سر کسی به سنگ بخوره، نمیخوام که صورت مساله را پاک کنم .
فکرم خیلی مشغوله ، مرتباْ با خودم حرف میزنم ، مدتیه عصبی شدم و واقعاْ کمک میخوام.
یه راهنمای خوب که بدون اینکه حق رو به من بده بگه که تو این شرایط چکار باید کنم؟؟؟؟